ایران پرسمان - روزیاتو / یک نوزاد انگلیسی که با موهای آشفته ی طلایی متولد شده به عنوان کاریکاتور بوریس جانسون، نخست وزیر انگلیس شهرت یافته، موضوعی که بیش از همه باعث حیرت پدر و مادرش شده که هر دو موهایی تیره دارند.
دیوید کوچک تنها 3 ماه دارد اما سرش مملوء از موهای طلایی ای است که هر نگاهی را به خود جلب می کند.

شباهت دیوید به نخست وزیر انگلیس به محض تولدش در روز اول ماه مارس مورد توجه پرستاران در بیمارستان قرار گرفت.
حالا پدر و مادرش دائماً در خیابان با غریبه هایی رو به رو می شوند که جلوی راه شان را می گیرند و درباره ی ظاهر دیوید صحبت می کنند.
تاتیانا دورونینا، مادر دیوید می گوید: «دیوید مثل سلبریتی ها است. همه از دیدن قیافه اش به معنای واقعی کلمه از خود بی خود می شوند.»
«تا او را می بینند به بوریس جانسون تشبیهش می کنند.»

دیوید هنگام تولد 4 کیلوگرم و 300 گرم وزن داشت اما اولین چیزی که ذهن تاتیانا را به خود مشغول کرد موهای او بود.
مادر 35 ساله ی دیوید می گوید: «فکر کردم که خیلی سنگین است اما وقتی موهایش را دیدم گفتم: چی؟ چطور ممکن است موهایش اینقدر روشن باشد؟»
«تازه وقتی او را شستند بود که فهمیدم چقدر مو دارد.»
«خیلی شوکه شده بودم اما هر پرستاری هم که او را می دید همین را می گفت. باورشان نمی شد که این همه مو دارد.»
«نسخه ی کوچک بوریس جانسون است. عین خودش است.»
بعد از صحبت هایی که در بیمارستان درباره ی دیوید شد، راسلن 43 ساله، پدر دیوید پیشنهاد کرد اسم نخست وزیر انگلیس را روی پسرشان بگذارند اما تاتیانا نپذیرفت.

این زوج اسم پسرشان را سنت دیوید گذاشتند.
تاتیانا می گوید: «وقتی روز زایمان رسید، درباره ی مناسبت آن روز خواندیم و این اسم را و معنایش در زبان روسی را هم واقعاً دوست داشتیم.»
این زوج که ساکن شهرستان ساری انگلیس هستند در کشور انگلیس با یکدیگر آشنا شدند و ماجرای عاشقانه شان خیلی زود پیش رفت، به طوری که راسلن سه ماه بعد از آشنایی شان از تاتیانا خواستگاری کرد و آن ها تنها شش ماه بعد از اولین قرار عاشقانه شان با یکدیگر ازدواج کردند.
پدر و مادر دیوید هر دو موهایی تیره دارند و وقتی پسرشان به دنیا آمد از دیدن موهای طلایی او بسیار شوکه شدند.
تاتیانا که قبلاً مدل و مجری تلویزیون بوده، می گوید: «حتماً بعضی ها فکر می کنند بچه ی خودم نیست و من نسبتی با او ندارم، اما او مال من است.»
«هر بار که بیرون می رویم غریبه ها به طرفم می آیند و درباره ی موهای دیوید حرف می زنند.»
«دیوید خیلی دلربا است. چنین بچه ای است و چنان شخصیت آرامی دارد که مردم دوست دارند نگاهش کنند.»
راسلن، پدر دیوید می گوید: «باورمان نمی شد.»
«هر دوی ما از خانواده هایمان خواستیم ببینند ژن موی طلایی احتمالاً از کجا آمده. موهای هر دوی ما تیره و پوست مان هم سبزه است اما دیوید پوستش روشن و چشم هایش آبی است.»
«هیچ کس در خانواده هایمان موی طلایی ندارد اما موهای مادرم هنگام تولد طلایی بوده، پس شاید دیوید آن را از خانواده ی من به ارث برده باشد.»
تاتیانا هم می گوید: «خواب دیده بودم که بچه ام مو طلایی می شود اما فکر کردم که احمقانه است چون موهای هر دوی ما تیره است.»
«شوهرم به شوخی می گفت چقدر خوب شد که نطفه ی دیوید در قرنطینه بسته شد چون اصلاً شبیه ما نیست.»
با وجود بلند بودن موهای دیوید اما تاتیانا قصد کوتاه کردن شان را ندارد.
او می گوید: «کنجکاوم که بدانم چقدر رشد می کند اما تا همینجا هم مدیریتش سخت بوده. وقتی موهایش را می شویم سعی می کنم به آن مدل بدهم اما به محض خشک شدن سیخ می شود و رو به هر طرفی می ایستد.»
«تا حالا اصلاً به موهایش دست نزده ام اما فکر می کنم به آرایش احتیاج پیدا کند و آن را سشوار هم بکشم.»
«فکر می کنم به یک برنامه ی مراقبت از موی مفصل احتیاج داشته باشد.»
«مدیریت موهایش سخت است و فکر می کنم مثل موهای بوریس جانسون کار خودش را می کند.»
«چه کسی می داند، شاید دیوید هم یک روز نخست وزیر شود.»