حکایت/ درخواست فقیر از بخیل
دانش و فناوری
بزرگنمايي:
ایران پرسمان - حوزه / فقیری به در خانه بخیلی آمد، گفت: شنیده ام که تو قدری از مال خود را نذر نیازمندان کرده ای و من در نهایت فقرم، به من چیزی بده! بخیل گفت: من نذر کوران کرده ام. فقیر گفت: من هم کور واقعی هستم، زیرا اگر بینا می بودم، از در خانه خداوند به در خانه کسی مثل تو نمی آمدم!
لینک کوتاه:
https://www.iranporseman.ir/Fa/News/262752/