ایران پرسمان
نکات سازنده و مخرب در تعارض
سه شنبه 3 ارديبهشت 1392 - 3:31:23 PM

معمولا در ابتدا اين گونه به نظر مي رسد که وجود تعارض، همواره بد و مخرب است. کساني که اين گونه فکر مي کنند دو دليل دارند. نخست اينکه وجود تعارض نشان دهنده يک مشکل، يک اشتباه و يک تضاد مخرب است.

دوم اينکه فکر مي کنند تعارض هميشه نتايج بد و غيرسازنده اي به همراه دارد. برخي از دلايلي که باعث مي شود تعارض، اثراتي مخرب داشته باشد در اينجا فهرست شده است. مطالعه و شناخت بيشتر عواملي که تعارض را به سمت يک تعامل مخرب سوق مي دهند، کمک مي کند تا در هنگام بروز تعارض بتوانيم از آنها دوري جوييم:

اهداف رقابتي و شرايط برنده بازنده: در تعريف تعارض گفتيم، هدفي وجود دارد که دستيابي به آن، همزمان براي دو طرف امکان پذير نيست، بديهي است وجود چنين اهدافي منجر به شکل گيري رقابت شده و مي تواند به بروز رفتار مخرب منجر شود.

سوء برداشت و پيش فرض: به تدريج با شدت يافتن تعارض، سوءبرداشت ها نيز بيشتر و جدي تر مي شوند. هر کس واقعيت ها را مطابق با ديدگاهي که خود از تعارض دارد تفسير مي کند.

زماني که جنگ (لفظي يا نظامي) بين دو کشور شدت مي گيرد، حتي حرکات صلح جويانه هر يک از طرفين نيز، به نوعي در راستاي تقويت تعارض تفسير مي شود.

همه چيز با پيش فرض تفسير مي شود و کوچک ترين رفتارها نيز در چارچوب تصويري کلي از طرف مقابل که در ذهن ساخته ايم تبيين و تفسير مي گردد.

درگير شدن احساسات: عصبانيت، اضطراب، نگراني و خستگي ناشي از تعارض، همگي عواملي هستند که مي توانند زمينه را براي ورود احساسات به حوزه تفکرات طرفين فراهم کنند. احساسات مانع تفکر صحيح و شفاف مي شوند و ممکن است موجب شوند به تدريج، با شدت گرفتن تعارض، طرفين بيشتر و بيشتر از رفتار منطقي

فاصله بگيرند.

کاهش ارتباطات: اثربخشي ارتباطات، با افزايش ميزان تعارض کاهش مي يابد. ما انسان ها معمولا با کساني که موافق مان هستند ارتباط و تبادل اطلاعات بيشتري داريم تا کساني که مخالف ما هستند.

همچنين، عموما نوع ارتباطي که در تعارض ايجاد مي شود، سازنده نيست. بلکه در راستاي تهديد، تضعيف و شکست دادن طرف مقابل و در بهترين حالت براي تحکيم موضع قبلي و قبولاندن آن به طرف مقابل است.

مبهم شدن موضوع اصلي تعارض: با پيشرفت تعارض، معمولا موضوع اصلي مورد تعارض کمرنگ شده و طرفين جزئيات آن را فراموش مي کنند. فرهنگ تعميم به شدت فراگير مي شود هر اتفاق يا حرکت جديدي نيز در چارچوب تعارض موجود تبيين و تفسير مي شود.

به اين صورت، تعدد مشکلات و اختلاف نظرها، به حدي مي رسد که موضوع اصلي مورد تعارض به دست فراموشي سپرده مي شود.

موضع گيري شديد و پافشاري بر روي آن : طرفين درگير در يک تعارض، معمولا از لحاظ ذهني روي يک موضع خا ص پافشاري مي کنند و هر چه طرف مقابل نسبت به موضع آنها سختگيرانه تر عمل کند، آنها نيز با تعهد بيشتري از موضع قبلي خود دفاع مي کنند.

هر يک از طرفين احساس مي کنند عقب نشيني از موضع قبلي، موجب از دست دادن آبرو خواهد شد. مشکل ديگري که به تدريج و با گذشت زمان شکل مي گيرد، ساده انديشي در مورد تعارض است.

اگر چه ممکن است موضوع مورد تعارض، پيچيده و چندوجهي باشد، اما به تدريج با گذشت زمان، هر يک از طرفين، تعارض را در شکلي ساده و تک بعدي ارزيابي مي کند. چنين برداشتي از تعارض، به سختي مي تواند به يک راه حل برنده/برنده و مورد توافق طرفين منتهي شود.

بزرگنمايي اختلافات و کوچک شمردن شباهت ها: هر چه موضع گيري ها محکم تر و موضوع اصلي مورد تعارض در ميان حواشي ايجاد شده کمرنگ تر مي شود، هر يک از طرفين، ديگري و موضع وي را بيشتر در تضاد با مواضع خود مي بيند. هر تفاوت جزئي، به عنوان مشکلي بزرگ در راستاي اختلاف نظر موجود، ارزيابي شده و هر شباهتي، هر چند مهم و بزرگ به عنوان يک شباهت جزئي و بي اهميت تفسير مي شود. اين ديدگاه که معمولا به محض شکل گرفتن، گسترش نيز مي يابد، موجب مي شود طرفين تلاش کمتري براي رفع تعارضات موجود از خود نشان دهند.

اما واقعيت اين است که تعارض هميشه بد نيست. در صورتي که تعارض درست مديريت شود، مي تواند سازنده هم باشد. بروز تعارض در سازمان ها مي تواند آغازي براي تحول مثبت باشد.

در صورتي که هيچ تعارضي به وجود نيايد، سازمان راه آ ينده را با توسل به روش هاي گذشته و قديمي خود پيموده و طبيعي است که در چنين شرايطي نمي توان انتظار پيشرفت چنداني داشت. وجود تعارض سطح آگاهي ما را نسبت به خود و ديگران افزايش مي دهد.در هنگام بروز تعارض است که مي آموزيم چه چيزهايي براي ما و ديگران اهميت دارد، چه چيزي مي تواند ما را عصباني کند و براي چه چيزي حتي حاضريم شغل و زندگي آرام خود را از دست بدهيم. نخستين چيزهايي که حاضريم به عنوان امتياز به طرف مقابل اعطا کنيم، چه هستند. به عبارت ديگر، در تلاش براي رفع و حل تعارض، مهارت هاي فردي انسان ها توسعه پيدا مي کند.

وجود تعارض مي تواند جذاب و برانگيزنده باشد. بسياري از انسان ها در همين بحث ها و جنجال ها است که احساس زنده بودن مي کنند، دنيايي که در آن همه هم عقيده باشند، دنياي چندان جذابي نخواهد بود. به همين دليل است که در بسياري از تحقيقات، سطح بهينه اي براي تعارض تعريف شده است؛ به گونه اي که تعارض کمتر يا بيشتر از آن سطح، کارآيي را کاهش خواهد داد.

http://www.PorsemanNews.ir/fa/News/90/نکات-سازنده-و-مخرب-در-تعارض
بستن   چاپ