بزرگنمايي:

ایران پرسمان - چرخش راستی‌ها به چپ و تنور داغ انتخابات
٩٧
٠
اعتماد / متن پیش رو در اعتماد منتشر شده و انتشار آن به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست
صادق زیباکلام| باتوجه به جابه‌جایی‌های پیش از هر انتخابات، رصد نیروهای سیاسی و مصاحبه‌های این افراد است که در بررسی گرایش‌ها و چرخش‌های آنها اهمیت پیدا می‌کند. امروز ما در رسانه‌ها می‌خوانیم که برخی نیروهای اصولگرای معتدل در حال حرکت به سمت گفتمان اصلاحات هستند. این فرض اما از پایه غلط است. آنچه مسلم است، به هر حال همه، هم اصلاح‌طلبان، اصولگرایان، پایداری‌چی‌ها، تندروها، میانه‌روها و... تلاش می‌کنند که در ماه‌های منتهی به انتخابات، به گونه‌ای صحبت و رفتار کنند که مقداری از آن سابقه جا افتاده سیاسی خود فاصله بگیرند و خود را به آنچه تصور می‌کنند که مقبولیت و محبوبیت بیشتری نزد عموم شهروندان دارد، نزدیک‌تر کنند. آنها فکر می‌کنند از این طریق است که می‌توانند رای جمع کنند و شهروندان را پای صندوق بکشانند. این مساله مطرح است، چنان‌که درحال حاضر نیز مدتی است که پایداری‌چی‌ها مسائلی همچون جوان‌گرایی را مطرح می‌کنند یا گروهی دیگر از اصولگرایان سعی دارند با پرچم جریان سوم و مستقل وارد عرصه شوند.
این بخش از نیروهای سیاسی، بغض و کینه مردم نسبت به اصولگرایان و اصلاح‌طلبان را شاهد هستند، بنابراین تلاش دارند تا خود را نه در رابطه با اصولگرایان و نه همراه با اصلاح‌طلبان معرفی کنند و بر پایه این باور اثبات ‌نشده شهروندان که دو جناح مقبول نیستند، خود را جریان سوم معرفی کنند. همچنین می‌بینیم که بخشی دیگر از اصولگرایان در آستانه انتخابات تلاش می‌کنند تا خود را مبارزان راه ریشه‌کنی فساد نشان دهند. به نظر من اینها همه و همه ترفندهای انتخاباتی است و هدفی جز کسب رای ندارند. ترفندهای طیف‌های مختلف سیاسی که به شکلی تلاش دارند خود را به این واسطه محبوب جلوه داده و کاندیداهای موردنظرشان را به رای‌دهندگان نزدیک کنند، بالاخص در انتخابات پیش‌رو که هم تشت محبوبیت اصولگرایان سقوط کرده و از پشت‌بام افتاده و هم اتفاقی مشابه برای اصلاح‌طلبان افتاده است. تفاوت تنها در این است که تشت محبوبیت اصولگرایان از دوم خرداد ماه 76 افتاد و پستی و بلندی‌های بسیاری را طی کرد و تا امروز به اینجا رسیده اما تشت محبوبیت اصلاح‌طلبان باتوجه به عملکرد اخیرشان از بام افتاد و هولناک‌تر اینکه بی‌توجهی روحانی به مطالبات آن 24 میلیون رای نیز باعث شد تیر خلاص بر پیکره این طیف سیاسی شلیک شود، بنابراین باتوجه به ضعف هر دو جناح اصلی در جلب آرای عمومی در شرایط کنونی، بسیاری از اصولگرایان لباس دیگری به تن کرده و در پوشش‌هایی همچون مبارزه با فساد، جوان‌گرایی، خط سوم، نئواصولگرایی و... سعی دارند کاری برای خود کنند؛ حال آنکه اگر لعاب ظاهری آنها را خراش دهیم، خواهیم دید که همه آنها بخشی از حاکمیت و قدرت بوده و اگر کاری نکردند، به‌خاطر فقدان اختیارات نبوده، اما امروز به گونه‌ای رفتار می‌کنند که گویی به‌تازگی از سوییس آمده‌اند و اصلا تا به امروز در ایران نبوده و هیچ سمت و مسوولیتی هم نداشته‌اند. این افراد صرفا برای اینکه رای جمع کنند، می‌گویند که میانه‌روی شکست خورده و اصلاح‌طلبان هم شکست خورده‌اند و مردم هم از اصولگرایان خیری ندیده‌اند، بنابراین صحبت از نئواصولگرایی و خط سوم و جریانی جدید می‌کنند. با این همه معتقدم که همه اینها تلاش برای گرم کردن تنور انتخابات است، نه بیشتر.