تیرهای مشقی لندن مقابل اقتدار ایران
تحلیل روز
بزرگنمايي:
ایران پرسمان -
تیرهای مشقی لندن مقابل اقتدار ایران
٤٢٩
٠
روزنامه جوان / متن پیش رو در روزنامه جوان منتشر شده و انتشار آن به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست.
نگاهی به شرایط دولت انگلستان نشان میدهد در شرایط فعلی لندن از هیچ توانمندی اقتصادی یا نظامی برای فشار علیه ایران برخوردار نیست و تهدیدهای سیاستمداران این کشور تنها یک قمپز خالی است.
پس از توقیف نفتکش انگلیسی در تنگه هرمز توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به دلیل زیر پا گذاشتن مقررات دریانوردی موجی از تهدیدهای گوناگون از سوی مقامات این کشور روانه ایران شده است.
در اولین گام جرمی هانت وزیر خارجه این کشور از پاسخ حسابشده و قدرتمند علیه ایران سخن گفت و پس از این دو جلسه کمیته امنیتی بریتانیا علیه ایران نیز برگزار شده است. اولین اقدامی که مقامات انگلیسی از آن به عنوان حربهای علیه ایران سخن گفتند، اعمال تحریمهای یکجانبه از سوی بریتانیا بوده است؛ تحریمهایی که به زعم مقامات انگلیسی میتواند تهران را وادار به این کند تا از سیاست دفاع فعال خود در منطقه دست کشیده و نفتکشهای انگلیسی را آزاد کند. جالب این است که این سیاست از همان ابتدا با انتقادهای فراوانی از سوی برخی کارشناسان روبهرو شد که آن را غیرعملی میدانستند.
به احتمال زیاد تجربه موفق اعمال تحریمهای چندجانبه در سالهای 2010 تا سال 2013 بوده است که انگلیسیها را به این فکر انداخته که بار دیگر از این حربه استفاده کنند.
بدآموزی تاریخی انگلیسیها از تاریخ
فشار تحریمی اروپا و به خصوص انگلستان از آن زمان بلافاصله پس از قطعنامه 1921 شورای امنیت سازمان ملل متحد همراه شد و همراهی تمام کشورهای اروپایی را نیز به همراه داشت.
اولین دور تحریمهای اتحادیه اروپا در 26 جولای سال 2010 در قالب «تصمیم شورای اروپا» به فاصله کوتاهی بعد از تصویب قطعنامه 1929 شورای امنیت سازمان ملل اعلام شد. عنصر اصلی این تحریمها، منع سرمایهگذاری اروپا در بخش نفت و گاز ایران و ممانعت از تأمین تجهیزات، فناوریها، منابع مالی و ارائه کمکهای مورد استفاده برای تصفیه، اکتشاف و تولید گاز طبیعی مایع (LNG) ایران بود. این بسته تحریمی به علاوه اقداماتی نظیر منع حمایت دولتها از مبادلات بازرگانی با ایران، جلوگیری از افتتاح شعب جدید بانکهای ایرانی در خاک کشورهای اتحادیه اروپا و جلوگیری از خرید و فروش اوراق قرضه دولتی و بانکی ایران را در برمیگرفت و تأمین بیمه یا ضمانت برای دولت ایران یا مؤسسات مرتبط با آن را ممنوع میکرد. همچنین مقرر شد تمامی مبادلات مالی با ارزش بالای 40 هزار یورو با صدور مجوز قبلی صورت بگیرد و انتقالهای بیش از 10 هزار یورو نیازمند اطلاعرسانی هستند. این قانون تقریباً تمامی کالاهای دارای استفادههای دوگانه، تسلیحات نظامی و کالاهای مرتبط با مواد هستهای را تحریم میکند.
اواخر سال 2011 فرانسه و انگلیس پیشرو حرکتی بودند که در نهایت به توافق اتحادیه اروپا در پایان ژانویه سال 2012 برای اجرای کامل تحریم واردات نفت خام و محصولات پتروشیمی ایران ختم شد. این اقدام، به طور بالقوه بر صادرات 450 هزار بشکه نفت خام ایران در روز که تقریباً 20 درصد از متوسط صادرات نفت خام این کشور در سال 2011 و منشأ 25 درصد از درآمدهای نفتی ایران بود، تأثیر گذاشت. تحریمها همچنین پوشش بیمهای ایران در سطح بینالمللی و تمامی مبادلات مالی با شرکتهای نفتی دولتی ایران و ناوگان اصلی نفتکشهای ایران را هم تحت تأثیر قرار داد.
شروع دور دوم تحریمهای مستقل اتحادیه اروپا در 23 ژانویه سال 2012 بود. این بسته تحریمی از دولتهای اروپا میخواست از هر گونه واردات، خرید و حمل و نقل نفت ایران خودداری کنند. به علاوه، تأمین منابع مالی، ارائه خدمات بیمه و حمل و نقل محصولات پتروشیمی و صادرات تجهیزات و فناوریهای کلیدی به این بخش ممنوع و داراییهای بانک مرکزی ایران مصادره شد. این بسته تحریمی مفادی هم درباره ممنوعیت هر گونه مبادله مالی با دولت ایران با طلا و سایر فلزات گرانبها داشت و فروش مستقیم یا غیرمستقیم و حمل و نقل طلا، الماس و فلزات گرانبها به دولت ایران یا از دولت این کشور یا مؤسسات مرتبط با آن ممنوع شد. همچنین در این بسته تحریمی فهرست ممنوعه کالاها یا فناوریهای دارای استفادههای دوگانه گسترش یافت. تحویل سکهها و اوراق بانکی و سکههای ایرانی که به تازگی ضرب شده یا شماره نشدهاند نیز ممنوع شد. ممنوعیت بیمه برای حملونقل نفت ایران حاوی پیامهای مهم برای بازار نفت جهانی بود زیرا گروه بینالمللی بیمهگران حفاظت و غرامت که تحت نظارت اتحادیه اروپا فعالیت میکند قبل از آن مسئولیت بیمه حدود 95 درصد از ناوگان نفتکشهای کل دنیا را به عهده داشت. بر همین اساس، این تحریمها توانایی اکثر شرکتهای نفتکش دنیا برای بیمه حمل و نقل نفت ایران را مختل میکرد.
سومین دور تحریمهای اقتصادی اتحادیه اروپا در تاریخ 15 اکتبر سال 2012 اعمال شد. در این بسته تحریمی واردات یا حمل و نقل گاز طبیعی ایران و ارائه خدمات بیمه و تأمین منابع مالی این قبیل فعالیتها ممنوع و ممنوعیتهایی برای صادرات گرافیت و فلزات نیمهتمام در نظر گرفته شد.
بسته تحریمی جدید اتحادیه اروپا ممنوعیتهایی هم در زمینه نرمافزارهای یکپارچهسازی فرایندهای صنعتی، تأمین تجهیزات اصلی دریایی و فناوریهای ساخت و تعمیر کشتی در نظر گرفته بود و خواستار ممنوعیت کامل اقدامات حمایت مالی بخش خصوصی از مبادلات بازرگانی با ایران بود. تمامی مبادلات مالی بین اتحادیه اروپا، (مگر با صدور مجوز قبلی)، ساخت تانکرهای نفتی برای ایران، تأمین خدمات کشتیرانی برای انتقال یا ذخیره نفت و محصولات پتروشیمی ایران هم ممنوع اعلام شد.
دستهای خالی لندن در مقابل تهران
نگاهی به این تاریخچه کوتاه نشان میدهد تمامی تحریمهای فوق اغلب با همراهی سایر کشورهای اروپایی و بر اساس قطعنامههای سازمان ملل متحد انجام شد. در حالی بریتانیا هم اکنون بدون هماهنگی با سایر کشورها در یک اقدام یک جانبه نفتکش ایرانی را توقیف کرده که به شدت بر تنشها در این منطقه افزوده است، از این رو انگلیس در اعمال تحریمهای یک جانبه علیه ایران عملاً تنها خواهد ماند و نمیتواند به همراهی بقیه کشورها امیدوار باشد. در کنار این اعمال این تحریمها میتواند تلاشهای اتحادیه اروپا در به راهاندازی اینستکس به رهبری فرانسه را از بین ببرد. چنین اتفاقی به طور حتم فروپاشی برجام را تسریع میکند و این اتفاقی نیست که سایر کشورها خواستار آن باشند چراکه چنین بحرانی میتواند نه تنها انگلستان بلکه تمام اروپا را تحت تاثیر قرار دهد.
شوخی گزینه نظامی در مقابل ایران
از طرف دیگر عملاً دیگر تحریمی باقی نمانده است که بریتانیا در پی اعمال آن باشد. این همان نکتهای بود که وزیر خزانهداری امریکا به آن اشاره کرد. اگر در سال 2010 اعمال تحریمهای اروپا بر ایران توانست نقش مهمی در اعمال فشار علیه تهران ایفا کند به دلیل آن بود که اقتصاد ایران در یک پیوند نزدیک با اروپا قرار داشت و قطع این پیوند در سالهای 89 و 90 توانست فشار فراوانی را متوجه اقتصاد کشورمان کند.
در شرایط فعلی به دلیل خروج امریکا از برجام و اعمال بسیاری از تحریمهای اقتصادی علیه ایران هیچ گزینه دیگری برای فشار بیشتر علیه تهران در اختیار انگلستان نیست. صحبتکردن از حمله نظامی عیله ایران در شرایط فعلی نیز به یک جوک شبیه است. ارتش بریتانیا به هیچ عنوان توان یک حمله نظامی را ندارد، چراکه نیروهای دریایی این کشور در ضعیفترین وضعیت خود از زمان جنگهای ناپلئون به سر میبرند. با در نظر گرفتن موارد فوق میتوان متوجه شد که تمامی تهدیدها علیه ایران چیزی جز یک تفنگ تو خالی بیشتر نیست چرا پادشاهی بریتانیا مدتهاست از دوران شکوه خود فاصله گرفته است.
لینک کوتاه:
https://www.iranporseman.ir/Fa/News/36558/