سرمقاله اعتماد/ تصاعد در تنش
خبر خوب
بزرگنمايي:
ایران پرسمان -
سرمقاله اعتماد/ تصاعد در تنش
٥٠
٠
اعتماد / « تصاعد در تنش » عنوان سرمقاله روزنامه اعتماد نوشته رحمان قهرمانپور است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
از روز پنجشنبه امریکاییها مدعی شدهاند که یک پهپاد ایرانی را برفراز خلیج سرنگون کردند که البته این موضوع توسط ایران تکذیب شد. اما سوال اصلی اینجاست که این نوع فضاسازی امریکا با چه هدفی صورت میگیرد؟ هر چند که تاکنون اطلاعات زیادی از جزییات ادعای امریکاییها منتشر نشده است، از همین رو ناگزیر هستیم که این موضوع را با حدس و گمان مورد تحلیل و بررسی قرار دهیم. در حال حاضر به نظر میرسد، بخشی از تیم دونالد ترامپ رییسجمهور ایالات متحده و شخص او چندان بیمیل نیستند که یک نوع درگیری محدود نظامی در خلیج فارس ایجاد کنند. یعنی یک درگیری نظامی کنترل شدهای که دونالد ترامپ بتواند از آن بهرهبرداری مطبوعاتی برای کمپین تبلیغاتی خود انجام دهد و به نوعی بیان کند در شرایطی که ایرانیها وارد مذاکره نشدهاند، ایرانیها مسیری که انتخاب کردهاند مسیر درگیری است و من هم از این مسیر نمیترسم و این مسیر را ادامه خواهد داد تا زمانی که خواسته خود را محقق کند. یک سناریوی امریکاییها این موضوع است و تلاش میکنند در این مسیر قدم بردارند و ممکن است، تیم تندرویی که اطراف آقای ترامپ قرار دارند این سناریو را مطرح کرده باشند که اگر ایران به مذاکره تن ندهد، امریکا باید به سمت یک درگیری نظامی محدود کنترل شده با ایران برود تا پرستیژ جمهوری اسلامی را در منطقه تضعیف کند و ترامپ از آن بهرهبرداری لازم را برای انتخابات ببرد. در مقابل ایران نیز اعلام کرده که هر نوع درگیری اولیه به معنی آغاز یک جنگ خواهد بود و به یک درگیری محدود ختم نخواهد شد. اگر این دو سناریو را کنار یکدیگر قرار دهیم، داستان پهپاد مقداری شفافتر میشود. به این معنی که ترامپ عنوان میکند که پهپاد ایران را مورد هدف قرار دادم بدون اینکه ایران واکنشی نسبت به آن نشان دهد. بنابراین تهدید ایران توخالی است و عملی نخواهد شد. هر چند این موضوع یک سناریو است اما اگر تصویر را به شکلی کلانتر تبدیل کنیم به نظر میرسد، تنشها در خلیج فارس حالت تصاعدی به خود گرفته و در این شرایط ممکن است برخی اتفاقات و تصادفاتی رخ دهد که اصلا مشخص نیست چه کسی عامل آن است و خود این اتفاقات میتواند زمینهساز درگیری شود و این چیزی است که اکنون بسیاری از کشورها نگران آن هستند. ایران نیز صراحتا از برخی کشورها و به طور مشخص چین، ژاپن و اروپاییها خواسته است که مسوولیتپذیری بیشتری نسبت به برجام داشته باشند و به امریکا فشار وارد کنند که از افزایش تنش در منطقه جلوگیری کنند. در حال حاضر امارات و تا حدی عربستان به نوعی اعلام کردند که مایل به تصاعد تنش نیستند و اینها نشان میدهد که افزایش تنش در خلیج فارس منجر به یک درگیری ناخواسته و جدی شود. اما موضوع دیگری که بسیار حایز اهمیت است، بحث آسیب سایر کشورهای حاشیه خلیج فارس از این موضوع است چراکه اکثر این کشورها بسیار آسیبپذیر به لحاظ امنیت ملی هستند. برخی کشورها مانند امارات، بحرین و قطر به صورت جدی ضعف ژئوپولتیک دارند چراکه به لحاظ وسعت بسیار کوچک و آسیبپذیر هستند و بدون عمق استراتژیک و بدون موانع طبیعی ژئوپولتیکی که بتواند جلوی تهاجم را بگیرد، وضعیت این کشورها را نگرانکننده کرده است. کشورهای کوچکی مانند کویت، قطر، امارات و حتی بحرین در مقایسه با عربستان و عمان به مراتب آسیبپذیرتر هستند. از سویی دیگر موضوع عربستان نیز حایز اهمیت است. مساله عربستان این است که یک بازی بزرگ را آغاز کرده و یک بلندپروازی سیاسی دارد که این موضوع در واقع متکی به زیرساختهای داخلی عربستان نیست و بیشتر منوط به این است که امریکا از عربستان حمایت میکند. از همین رو عربستان بخش عمده استراتژی خود را در این بلندپروازی سیاسی در تلاش برای جایگزین کردن خود به جای مصر در جهان عرب عمدتا منوط به این موضوع کرده است که امریکا با عربستان سعودی همراهی کند. اما فضای طی 3 سال گذشته نشان داده که آقای ترامپ هم از عربستان پول دریافت میکند و هم با آنها همراهی نمیکند. بنابراین عربستان و امارات به دلیل این رفتار ترامپ در این موضعگیری خودشان دچار تردید شدند و به این جمعبندی رسیدهاند که اگر درگیری نیز صورت گیرد، امریکا در حمایت از این کشورها ورود نخواهد کرد بنابراین نگرانی هر کدام از این کشورها نگرانی خاص خودشان است. کشورهای کوچک نگرانی خاص خود را دارند، قطر به دلیل درگیری با عربستان و امارات، کویت به دلیل وضعیت ژئوپولتیکی منحصر به فردی که دارد در یک طرف آن عراق قرار دارد که در شرایط چندان آرامی به سر نمیبرد در سوی دیگر آن عربستان قرار دارد که قصد دارد در امور داخلی این کشور دخالت کند و در سوی دیگر بحرین نیز موقعیتی مشابه دارد. از همین رو هر یک از این کشورها ضمن اینکه نگرانی خاص خود را دارند اما در عین حال یک نگرانی کلی هم دارند، آن هم این است که امریکاییها برخلاف وعدههایی که تاکنون دادهاند واقعا در مقابل بحرانها و درگیریهای نظامی نتوانند از این کشورها در حدی که انتظار دارند، حمایت کنند. هر چه شدت بحران در خلیج فارس افزایش پیدا میکند این نگرانیها نیز عمیقتر میشود. اما اگر بخواهیم آینده تنش میان ایران و امریکا را مورد بررسی قرار دهیم، نظریههای بحران این موضوع را مطرح میکند که یک بحران زمانی فروکش پیدا میکند که به اوج خود میرسد. از همین رو کشورهای منطقه و دو طرف درگیری یعنی ایران و امریکا چه برداشتی از صحنه و بحران داشته باشند، نقطه اوج بحران تعریف میشود. یعنی اگر امریکاییها به این جمعبندی برسند که بحران هنوز به اوج خود نرسیده است این مسیر را ادامه خواهند داد و اگر ایران نیز به این جمعبندی برسد که بحران به حدی نرسیده که بخواهد تصمیم به کنترل آن بگیرد ممکن است ایران هم در مقابل اقدامات امریکا واکنش نشان دهد. از همین رو چه زمانی دو طرف به این ادراک برسند که بحران به اوج خود رسیده تا بخواهند آن را کنترل کنند بسیار حایز اهمیت خواهد بود.
لینک کوتاه:
https://www.iranporseman.ir/Fa/News/35448/