کاش شینزوآبه دهه نودیهای ایرانو میدید!
خردنامه
بزرگنمايي:
ایران پرسمان -
کاش شینزوآبه دهه نودیهای ایرانو میدید!
٤٦٤
١
خراسان / رفتن به اردوی بچهها مثل اینه که زبونم لال بخواین تو مسابقه ایکس فاکتور یا عامل ناشناخته شرکت کنین، هر آن ممکنه یکی از راه برسه و هُل تون بده تو استخر مار یا ازتون بخواد در حالی که پمپ استخر روشنه بپرین توش.
از سروصدای بچهها میشه برق تولید کرد. کاش شینزو آبه قبل از برگشتنش یه ده دقیقه همراهمون بود و ظرفیت نیروگاهی این دهه نودیها رو میدید. دانشمندان هنوز نتونستن دسیبل این آلودگی صوتی رو تخمین بزنن. بچهها عاشق موازیکاری هستن یعنی همزمان جیغ میزنن، میرقصن، غلت میزنن و این یعنی تنها کاری که قبل از رفتن به اردوی بچهها میتونین انجام بدین خوردن قرص اعصابه.
خبر خوب اینه که تو اردوی بچهها میفهمین فقط بچه شما نیست که غذا نمیخوره و فتوسنتز میکنه. خبر بد اینکه این اردوها شما رو یاد مادرتون میندازه وقتی که تلاش میکرد بهتون ثابت کنه از دختر خالهتون تو درس و مشق سه هیچ در خونه حریف عقبین. وقتی نوبت فرو کردن سواد بچهها توسط مادران تو چشم و چال هم میشه خودتون رو وارد این بازی نکنین و فقط از دور تماشا کنین. اردوی بچهها مثل اردوی کار اجباری آشویتسه، چون اونا خودشون رو موظف میدونن وسطی بازی کنن، اونم ساعت 3 بعدازظهر در حالیکه خورشید با همه توان حرارتیاش سعی میکنه شما رو ذوب کنه، پس اگر ازشون بخواین زغالسنگ خرد کنن بهتون نه نمیگن.
در هر حال نکته امیدوارکنندهاش اینه که حالا میفهمین چرا مادرتون تا دوم دبیرستان نمیذاشت اردو برین و از این بخش از شخصیتش بهجای انتقاد، تا آخر عمر تجلیل میکنین. شما در اردوی بچهها از پتانسیلهای بچه خبردار میشین. چیزهایی که میتونین تو گینس ثبتش کنین، هشتادتا پشتک در یک دقیقه و هشت ساعت اسکوتر بدون وقفه و توان 750 اسب بخار برای نابود کردن آرامشتون. وقتی زنده برگشتین خونه دکمه ریست کارخونه مغزتون رو بزنین و بخوابین و بخوابین تا وقتی که اثرات جانبی رادیواکتیویته اردو از تنتون خارج بشه!
نویسنده: مهدیسا صفریخواه| طنزپرداز
لینک کوتاه:
https://www.iranporseman.ir/Fa/News/24600/