چرا موضوع فلسطين و لبنان براى جمهورى اسلامى ايران اينقدر مهم و داراى راهبرد امنيتى است؟
جهان ما
بزرگنمايي:
موضوع فلسطين و لبنان براى ايران از دو بعد اهميت بسيارى دارد: نخست از جنبه الهى و اسلامى كه به حكم فطرت الهى موظف به پشتيبانى از مظلومان در برابر ظالمان هستيم، صرف نظر از اينكه مظلوم يا ظالم مسلمان باشد يا نباشد؛ و بهعنوان مسلمان وظيفه شرعىمان ايجاب مىكند كه از كيان اسلامىمان حمايت كنيم بهويژه فلسطين و بيتالمقدس كه از لحاظ فرهنگى، تاريخى و سياسى جزء جدايىناپذير دين ماست، در قرآن و روايات ائمه معصومين، حمايت و يارىرساندن به مظلومين جهان بسيار سفارش شده است، ضمن اينكه قدس در مفاهيم دينى اسلام اهميت بهسزايى دارد. اين اهميت به اين جهت است كه بيتالمقدس نخستين قبله امت اسلام و يكى از سه مكان مقدس اسلامى پس از بيت الله الحرام در مكه و مسجد النبى در مدينه است. قدس سرزمين اسراء و معراج است و اين مسأله كه چرا پيامبر(ص) از مكه به معراج نرفت بلكه از مكه به بيت المقدس و پس از آن به معراج رفت، نشاندهنده جايگاه خاصى است كه اين شهر در تفكر اسلامى دارد. در اين شهر نمادهاى اسلامى بسيارى چون مسجد الاقصى، مسجد قبه الصخره، ديوار بُراق و غيره كه همه از نمادهاى اسلامى است وجود دارد. اين شهر سرزمين انبياء است. با اين همه تاريخ پرشكوه دينى اسلام، شايسته نيست كه امت اسلام در مقابل اشغال اين سرزمين به دست كفار صهيونيست واكنش مثبت و عملى از خود نشان ندهد.
ملت ما مذهب اهل بيت را برگزيده و خود را شيعه اميرالمؤمنين على(ع) مىداند كه سمبل عدالت است و شهادت آنحضرت بهخاطر همين ارزش والاى بشرى بوده است و قطعاً ملتى كه افتخار پيروى از امام عدل را دارد، به خود اجازه نخواهد داد كه در مقابل اين همه بىعدالتى، بىتفاوتى را پيشه كند. همان ملتى كه مهمترين الگوى خود را از امام حسين(ع) و نهضت كربلا بر گرفته است و همواره ايستادگى در مقابل ظالم و دستگيرى از مظلوم را گزينه خود قرار داده است، بعيد است كه در مقابل جنايات رژيم اشغالگر قبلهگاه اول مسلمين بهويژه در زمانى كه دنياى استكبار با تمام قوا از اسرائيل حمايت مىكند، سكوت اختيار كند.
و دوم از بابت راهبرد نظام اسلامى ايران است. مقام معظم رهبرى در اين باره مىفرمايند: «بعضىها مىگويند مشكل ما اين است كه خودمان را با اسرائيل درانداختهايم، در حالى كه مسأله اين نيست كه ما خودمان را درانداختهايم، اسرائيل مدعى كل خاورميانه از نيل تا فرات است. فراتى كه در فاصله كوتاهى از مرز ما قرار دارد. امروز كه عراق به تصرف آمريكا درآمده است، اسرائيلىها با تمام سرعت در حال محكمكردن جاى پاى خود در عراق و بهخصوص شمال آن كشور هستند. اگر ما تصور مىكنيم كه دستبرداشتن از مقاومت، مشكل ما را حل مىكند، درست نيست. مىگويند ما را چه به فلسطينىها و اعراب، ما ايرانى هستيم، چرا سرنوشت خودمان را به آنها گره زدهايم. اين حرفها درست نيست. زيرا سرنوشت كشورهاى منطقه به يكديگر گره خورده است. هر شكستى كه در منطقه و مجموعه كشورهاى مسلمان بهوجود آيد، بقيه كشورها نيز از آن آسيب مىبينند.»
مثلا پس از اشغال عراق، رسانههاى صهيونيستى همچون «هاآرتص» و «معاريو» با اشاره به اسناد موجود (و احتمالا موهوم) مدعى هستند كه پيشينيان يهود در پنج قرن گذشته، موجب آبادانى مناطقى از آسيا شده و اين مناطق هماكنون در حوزه كردستان است و بايد مالكيت آن به مالكان اصلى، يعنى نوادگان آنها كه هماكنون در اسرائيل هستند، بازگردانده شود. بر اساس اين ادعا، بخشى از شمال عراق، غرب ايران، جنوب تركيه و بخشى از خاك سوريه كه كردنشين هستند، مال اسرائيل است!
تاريخ و انديشه صهيونيسم گوياى اين مطلب است كه اسرائيل در تكاپوى تسلط بر نيل تا فرات است. طبق نقشه از پيش تعيينشده، آمريكا عراق را اشغال مىكند تا اهداف صهيونيسم را جامع عمل بپوشانند، از جمله اخبارى در مورد نفوذ صهيونيسم در عراق در رسانهها آمد كه قابل توجه است، به اين گزارش توجه كنيد: «عمليات چندمنظورهاى كه صهيونيستها در عراق به راه انداختهاند، تدريجا ابعاد گستردهاى را به خود مىگيرد و حتى در بعضى موارد بهطور آشكار در حال انجام است. اين عمليات در ابعاد نظامى امنيتى اقتصادى نفتى پيمانكارى و تجارى در مقياس وسيعى صورت مىگيرد و شركتهاى صهيونيستى عموما بهعنوان كارگزار شركتهاى آمريكايى به اجراى نقش و ماموريتى مىپردازند كه بر اساس دستورالعملهاى تنظيمى توسط اشغالگران به آنها محول گرديده است. علاوه بر اين شركتهاى صهيونيستى از اين فرصت طلايى براى حضور مستقيم و بدون واسطه در عراق نيز بهرهمند شدهاند و از اين طريق به انجام عمليات بانكى، حمل و نقل جادهاى و خريد زمين و املاك مسكونى تجارى كشاورزى و نفتى سرگرمند...» اين اقدام ممكن است در هر منطقه از خاورميانه اتفاق بيافتد، نقشههاى شوم رژيم صهيونيستى براى تسلط بر راهبردىترين منطقه جهان يعنى خاورميانه به كمك استكبار جهانى از سالها پيش طرحريزى و آغاز شده است، در صورت سستى و اهمال امت و سران دولتهاى اسلامى، اگر امروز نباشد حتما فردا اتفاق خواهد افتاد كه «ان الله لايغير ما بقوم حتى يغيروا ما بانفسهم - خداوند وضع هيچ ملتى را عوض نمىكند تا كه خودشان تغييرى در خود ايجاد كنند».
اسرائيل محصول غرب استعمارگر و همپيمان با اوست و حضور اين رژيم در منطقه (با اعتقادهاى خرافى كه دارند) سرآغاز استعمار دوباره مردم منطقه است، آن هم از نوع استعمارى كه قصد از بينبردن اعتقادهاى دينى مردم منطقه براى چپاول بيشتر آنها را دارد. هر استعمارگرى براى بهرهكشى بيشتر از مستعمرههاى خود، تمامى ارزشهاى دينى و فرهنگى كه روح زندگى و حركت را به مردم مىدهد را از آنان مىگيرد، درست همانكارى كه سالهاست با مردم منطقهى خاورميانه كردهاند كه بالاترين استعدادها و اعتقادها و منابع طبيعى را دارند.
خوب است بدانيم كه وجود اسرائيل چه بحرانهايى را در منطقه بهوجود آورده است و ايجاد خواهد كرد. وجود اسرائيل بهانهاى براى مسابقه تسليحاتى در منطقه است كه سود سرشارى نصيب غرب مىكند و به اين وسيله كشورهاى اسلامى از هزينهكردن براى توسعه و پيشرفت خود باز مىمانند.
راهبرد اسرائيل استمرار و گسترش اشغالگرى براى تحقق شعار از نيل تا فرات و تسلط بر جهان است. براى تحقق اين هدف دائماً در كشورهاى اسلامى ايجاد اختلاف مىكند تا با پرداختن به امور داخلى خود، از امور ملت فلسطين بازمانند، درست همان مسألهاى كه در لبنان بهوضوح مىبينيم.
انقلاب اسلامى ايران كه مبتنى بر آموزههاى غنى دينى و باعث بيدارى در جهان اسلام است، خطر بزرگى براى صهيونيسم جهانى است، لذا از هر حربهى براى بازداشتن ايران از نيل به توسعه و پيشرفت در سايه حكومت اسلامى بهره مىبرند. آنها با دستنشاندگان خود و برخى سران عربى كه ماهيت پستشان در اطاعت از غرب و مانعتراشى در ايجاد امت واحدهى اسلامى روزبهروز نمايانتر مىشود، با طرح شعارهاى موهومى كه مانند هلال شيعى و اختلافات مذهبى بهدنبال ايجاد شكاف در امت اسلامى و تغيير دشمنى اسرائيل- اسلام به سنى- شيعه هستند. بنابراين پافشارى دولتمردان و ملت ايران در مسأله فلسطين كه هممذهب ما نيستند به جلوگيرى از تفرقه در جهان اسلام كمك شايانى كرده است و نيز مانع بزرگى براى تحقق اهداف شوم رژيم صهيونيستى خواهد شد.
پس ما ايرانيان كه با انقلاب اسلامى باعث بيدارى جهان اسلام شدهايم و داراى آرمان بزرگ هستيم، نبايد اين اجازه را به جهان استعمارگر بدهيم كه ذرهاى از خاك منطقه را در اشغال خود درآورد. بنابراين حمايت از مردم مظلوم فلسطين از دو بعد دينى و راهبردى براى ما اهميت دارد.
لینک کوتاه:
https://www.iranporseman.ir/Fa/News/236/